سرسرای من در نبود تو

سرسرای من در نبود تو

تنها راز منی - تو رو به خدا هم فاش نمی کنم.
سرسرای من در نبود تو

سرسرای من در نبود تو

تنها راز منی - تو رو به خدا هم فاش نمی کنم.

320

یکی باید باشد ‎
همانکه وقت درد همدردت شود
صورت به عرق نشسته ازدردت را بوسه زند
وتو تمام دردت را دردستانش بفشاری ‎
واو مردانه برای تسکینت آغوشش را تنگ ترکند ‎
یکی باید باشد ‎
همانکه وقتی بخاطرحضورش تشکرمیکنی‎
لبخند زنان بگوید درهمه شرایط با توام
وتو اینبار نه ازعشقت که ازخدایش تشکرمیکنی

319


زرد آبی قرمز سفید مشکی نمیدانم از کدام رز...

برایت هدیه بیاورم تا در خاطرت بمانم ای آنکه که اشکهای شبانه ام از آن توست...

318

مشکل فکرای بسته اینه که دهنشون همیشه بازه